کتاب سنج-نقد وبررسی و دیگر یادداشتها....

Wednesday, July 19, 2006

شب بخیر رفیق

نوشته: احمد موسوی
نشر باران – استکهلم – چاپ اول 2005
«اسکندررا از دوران دبیرستان میشناختم. دریک دبیرستان درس میخواندیم. گرایش مذهبی داشت و دکتر شریعتی مرادش بود. دبیر ریاضی بود ... کتابفروشی کوچکی دایر کرده بود و درکنار کتاب های مذهبی، آثار صمد بهرنگی زینت بخش کتابفروشی او بود. ... هرگز فکرنمیکردم سر از زندان دربیاورد. ... اسکندر همواره به خاطر دانش آموزانش اشک میریخت. عکس های دانش آموزانش بسیجی را که درحال رفتن به جبهه های جنگ بودند نگاه میکرد و میگریست میگفت "آنها درجنگ کشته میشن درحالی که من اینجا راحت نشسته ام" … نگهبانها شروع به کتک زدن او کردند یک ساعت بعد درحالی که خون از مچ دستش جای بود به سلول بازگشت. همان شب او را ازسلول ما بردند. یکبار دیگر هم درزندان دست به خودکشی زد اما بازهم موفق نشد. سرانجام به پنج سال حبس محکوم و پس از سه سال آزاد شد.» صص4 - 77

Sunday, July 02, 2006

تاریخ و اندیشه های اسمعیلی در سده های میانه

تنظیم و تدوین از فرهاد دفتری
ترجمه فریدون بدره ای
چاپ اول 1382 تهران نشر فرزان

دربارۀ اندیشه های اسماعیلیان که درتاریخ ایران، بیشتر با حوادث قلعۀ الموت گره خورده است، همانگونه که از سرگذشت قلعۀ الموت روایت ها بر سر زبانهاست، دربارۀ اسماعیلیان نیز اخبار کم و بیش ناخوانا و متضاد زیاد ضبط و ثبت شده است. در برخی کتب تاریخی ازفرقۀ اسماعیلیه به نام شش امامی یاد شده که فرقه ای از شیعیان بودند وتند رو. آنها، امامت موسی کاظم را ردکرده امامت را حق اسماعیل، برادر او میدانند و چون اسماعیل قبل ازفوت امام جعفر صادق ازدنیا رفته، مدعی هستند که امامت از آنِ فرزند او محمد فرزند اسماعیل است که این سخن با سنت های عربی نیز همخوانی دارد. حاملان اندیشۀ اسماعیلی نیزبا توجه به این سنت دیرینه، میگویند موسی کاظم حق برادرزاده اش را غصب کرده است .