کتاب سنج-نقد وبررسی و دیگر یادداشتها....

Monday, January 29, 2007

آزاده خانم و نویسنده اش-3

در کتاب سوم شریفی به عنوان مترجم مستشاری حضور دارد با یک افسر امریکائی، افسری را آزمایش میکنند تا برای مترجمی استخدام شود. مقداری از پاسخ های افسر ایرانی درست است ولی اکثرا هم خنده دار است و هم پرت و پلا. به مترجم میگوید «نخند» طنز تلخی نهفته است – توخالی بودن و فرمان راندن - که خواننده را به خنده وا میدارد و شگفت این که همان افسر حین فرار شریفی به ترکیه دراتوبوس کنار دستش مینشیند و همسفر میشود ولی اورا نمیشناسد.

Friday, January 19, 2007

آزاده خانم ونویسنده اش-2


آزاده خانم از جوانی کتاب خوان است. از میرزا مهربان که در نزدیکی مسجد جامع تبریز دکان کتابفروشی دارد کتاب اجاره میکند و هموست که دکتر شریفی و برادرش را آنجا میبرد و به کتابفروش معرفی میکند و کتاب خواندن را یادشان میدهد. سرنوشت او شبیه سرنوشت آنا کارنینا است. نویسنده بخشی از کتاب آنا کارنینا را یک بار موقعی که کتاب هارا آتش میزد، میبیند، یک بار درتهران کتاب را میخواند و یک بار هم بخشی از آن را آزاده خانم در نامه اش به او مینویسد. زن تحت فشار قرن نوزدهم، زن تحت فشار ایرانی، آن هم زنی که به شریفی کتاب خواندن یاد داه است از هرلحاظ در زندگی ناکام است. و بعد وقتی شریفی درتهران درخانه بیب اوغلی آزاده خانم را میبیند، متآسف میشود.

Friday, January 12, 2007

آزاده خانم ونویسنده اش -1

کابوس تاریخ و رؤیای رمان
آزاده خانم و نویسنده اش
[چاپ دوم]

یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی

پایان نگارش رمان 23 آذر سال 74، چاپ استکهلم سوئد
نشرباران، پائیز.1975

1
چند سال پیش رمانی در دوجلد از رضا براهنی به نام «رازهای سرزمین من» منتشر شد. رمان در سطح کتابخوان و محافل جدی مورد استقبال قرار گرفت و اظهار نظرهای پراکنده ای درباره اش صورت گرفت که نه کافی بود و نه بیانگر روح آن رمان. آنچه گفته شد، برسلیقه ها وبرداشت های شخصی تکیه داشت.